"قم رتبه دوم طلاق را در ایران دارد"
مدیرکل بهزیستی استان قم میگوید که این استان از نظر آمار طلاق، پس از تهران به دومین استان در ایران بدل شده است.
به گزارش مهر، ابراهیم حاج مظفری، که روز پنج شنبه با خبرنگاران گفتوگو میکرد، میافزاید که در سال گذشته بیش از ۲۰ درصد ازدواجها در قم به طلاق انجامیده است و این آمار نزدیک به ۵ درصد بیشتر از آمار متوسط طلاق در ایران ست.
مدیرکل بهزیستی قم، یکی از دلایل بالابودن آمار طلاق در این استان را اعتیاد مردان به مواد مخدر صنعتی عنوان میکند.
آقای حاج مظفری همچنین میگوید که بیشتر خانمهایی که طلاق میگیرند کمتر از ۲۵ سال سن دارند و «این آمار به نوعی فاجعه محسوب میشود.»
او عدم شناخت صحیح زوجین قمی نسبت به یکدیگر را دلیل نزدیک به یک سوم طلاقها در سنین جوانی میداند.
آقای حاج مظفری از طرحهایی چون دو برنامه رادیویی در زمینه آموزشهای ازدواج و کمیتهی مشاوره دهنده برای زوجهای در معرض طلاق خبر میدهد که قرار است آمارهای طلاق این استان را کنترل کنند.
منبع: مهر
بیمهی عمر: قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود.
سریال: فیلمیست چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین شیوههای دزدی را به شما آموزش میدهد.
تلفن همراه: وسیلهای سهکاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن و نهایتا عکس گرفتن است.
گرانی: کلمهیی است زادهی توهم غربیان که در ایران تا کنون مشاهده نشده است!!
مترو: سونای بخار متحرک
عذرخواهی: در ایران دمده شده و بجای آن از توجیه استفاده میشود.
آثار باستانی: خرابههایی که هرچه زودتر باید نابود شوند چون خیلی جا گرفتهاند.
خودپرداز: دستگاهیست که همیشهی خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد و اگر صفی در کار نباشد 99.99 درصد خراب است.
اداره: محلی که شما بعد از تنشها و جدلهای منزل در آنجا استراحت میکنید.
مجرم: فردی که هیچ فرقی با سایر افراد ندارد و تنها تفاوتش در این است که توانستهاند او را دستگیر کنند.
تورم: عددی بیخود و چرت بوده که همچنان در ایران یک رقمی است!!!
گارانتی: یک اسم زیبا و خوش تلفظ
تحقیق: کپی-پیست کردن مقالات اینترنتی
شب امتحان: حکم بین دو نیمه در فوتبال ایران در زمان مربیگری مایلیکهن را دارد و فقط باید توکل کرد به خدا و دعا خواند.
شناسنامه یا کارت ملی: دفترچه و کارتی که یکی بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتش لازم است.
دانشجو: یک عده افراد همیشه معترض
بزرگراه: نوعی پیست رالی به همراه یادگیری آپ تو دیتترین فحشهای باناموسی و بدون آن!
رئیس: فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی زود میآید و زمانی که شما زود به اداره میروید یا دیر میآید و یا مرخصی است
ایرانسل: خط تلفنی است جهت مزاحمت و سر به سر گذاشتن دوست و آشنا
از پذیرفتن خانمهای بد حجاب معذوریم: تابلویی که در همهجا نصب شده، جهت کرکر خنده و عوض کردن روحیهی مردم
سطل آشغال: وسیلهییست موجود در خیابانها جهت ریختن زباله در اطراف آنها
مدرک تحصیلی: کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع، قیمتش فرق میکند.
حراج: اصطلاحیست که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه و با ماژیک قرمز روی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج میکنند.
و غیره (و ...): نشانهای برای باوراندن این مطلب که شما بیش از آنچه تصور میکنید، میدانید
آفتاب: مسئول
تبلیغات اداره کل ارشاد استان تهران با اشاره به استفاده از چهره یک زن مجری در
بیلیبوردهای تبلیغاتی شهر تهران گفت: در این بیلیبورد به گونهی تصویر این خانم کار
شده که بیشتر تمرکز روی صورت وی است تا تبلیغ آن محصول ! ـ
بقیه عکس ها در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
علیرضا خمسه به تازگی در برنامه تلویزیونی «رادیو هفت» ماجرای جالبی درباره جابهجایی برادرش در بیمارستان تعریف کرده است.
به گزارش جهان خمسه ماجرا را این گونه تعریف کرد: ما مجموعا ۹ خواهر و برادر هستیم، یکی از برادرانمان شبیه ما نیست!
سیاه چرده است و قد بلندی دارد.
یک روز این برادر در محل کارش با فردی مواجه میشود، آن فرد به برادر من میگوید من برادرانی دارم که خیلی شبیه به شما هستند.
برادر خمسه هم میگوید اتفاقا برادران من هم خیلی به شما شبیهاند. این دو نفر با هم قرار میگذارند و میفهمند که هر دو در یک بیمارستان به دنیا آمدهاند، اما در لحظه تولد با هم جابهجا شدهاند. این دو نفر پس از سی و چند سال به آغوش خانوادههای واقعیشان برمیگردند و پدر و مادر واقعیشان را پیدا میکنند.
داستانی که هیچ کس باور نمیکند
وقتی خمسه این حرفها را می زند همه فکر می کنند که او با توجه به روحیه طناز و شوخ طبعش دارد داستانی خیالی را تعریف میکند. مجری مصاحبهکننده (منصور ضابطیان) هم چنین احساسی داشت. برای همین چند بار از خمسه پرسید: این که گفتین شوخی بود یا جدی؟
خمسه هم تاکید کرد که نه اتفاقا داستانش کاملا جدی و واقعی است. او میگفت این خاطره را هیچکس باور نمیکند، اما واقعیت دارد. خمسه درادامه گفته : هر کدام از این برادرها اخلاق و رفتارشان شبیه خصوصیات خانوادهای است که در آن بزرگ شدهاند.
این دو نفر یک مورد خوب و استثنایی برای پژوهشگرانی هستند که میخواهند بدانند اخلاق آدمها بیشتر ریشه ژنتیک دارد یا اکتسابی است.
این عکس هفته گذشته در یکی از خیابانهای سعادت آباد گرفته شده، اینکه چرا یک مادر حاضر شده دست به چنین رفتاری بزند، جای سوال فراوان دارد